فردریک فرانسوا شوپن در شهر «زلازولا» در مرکز لهستان در مارس سال ۱۸۱۰ به دنیا آمد. پدرش «نیکولاس شوپن» یک مرد فرانسوی بود که اصلیتی لهستانی داشت. او در سال ۱۷۸۲ به لهستان رفت و با «تکلا جوستینا» که یک لهستانی بود، ازدواج کرد و در لهستان سکنی گزید.
شوپن یکی از تاثیرگذارترین موسیقیدانان لهستانی و نوازنده برجسته پیانو بود. او تعدادی از فرمهای موسیقی را ابداع نمود، اما مهمترین نوآوریهایش را درقالب فرمهایی مثل سونات پیانو، والس، نوکتورن، اتود، پرلود و پولونِز به نمایش گذاشتهاست. شوپن در جوانی و در حالی که ۳۹ سال بیشتر سن نداشت، بر اثر بیماری سل درگذشت. نغمههای زیبای شوپن اما نزدیک به دو قرن پس از مرگش، هیچگاه خاموش نشدهاند. شوپن جز چند قطعه پراکنده که آنها هم با پیانو همراهی میشوند، همه هنر خود را وقف ساختن آثاری برای پیانوی تنها کرد.
تا جایی که به گفته برخی مورخان موسیقی، تاریخ تحول این ساز را میتوان به دو دوره قبل و بعد از شوپن تقسیم کرد. از بزرگترین نوازندگان آثار شوپن در دنیا می توان به نام های بزرگی در موسیقی هم چون آلفرد کورتو، کلودیو آرائو، آرتور روبینشتاین، ولادیمیر اشکنازی و ولادیمیرهورویتس نام برد. استعداد موسیقایی شوپن جوان در سالهای آغاز زندگیاش ظهور کرد تا آنجا که در ورشو به لقب موتسارت دوم مشهور شد.
استعداد و نبوغ شوپن از هفت سالگی آغاز شد و توانست با نشان دادن استعداد خود تحسین همگان را برانگیزد. همه آثار شوپن برای پیانو نوشته شدهاند که این آثار یا به صورت تکنواز هستند یا با همراهی پیانو دوم، ویلن، ویلن سل، آواز یا ارکستر. از آن جمله میتوان به موومان سوم از سونات شماره ۲ اپوس ۳۵ اشاره کرد.
فردریک شوپن پیانیست نابغه لهستانی
دوشنبه خیس، جشنی است که در روز بعد از عید پاک برگزار میشود و مردم با پاشیدن آب به یکدیگر به جشن و شادی می پردازند. قبلا و در گذشته، این جشن سنتی به صورت عاشقانه بوده و پسرها دختران را خیس میکردند و سپس با شاخههای درخت بیدمشک به دنبال آنها میدویدند، ولی امروزه همه در این جشن شرکت میکنند و از ابزارهای مختلفی مانند بطری ها و سطل های پر از آب گرفته تا تفنگ آب پاش برای خیس کردن یکدیگر استفاده میکنند. دوشنبه خیس، نه تنها در کشور لهستان بلکه در دیگر کشورهای اروپای شرقی نظیر اوکراین و جمهوری چک نیز برگزار می شود و یکی از سنت های قدیمی و مهم این گونه از کشورها محسوب می گردد. مردم این کشورها معتقدند این رسم، باعث پاک شدن روح آنان از گناه می شود. در این مراسم علاوه بر آب پاشیدن، افراد با یکدیگر آواز میخوانند و به جشن و پایکوبی میپردازند و بسیاری هم لباس سنتی به تن میکنند. پس اگر در چنین روزی در لهستان بودید و به صورت تصادفی توسط فردی خیس شدید، تعجب نکنید!
دوشنبه خیس، مراسمی سنتی در کشور لهستان
مردم لهستان بسیار به فرهنگ، مراسم آیینی و حتی لباس های سنتی خود بها می دهند و در اکثر جشن ها، میهمانی ها و اعیادی که در این کشور برگزار می شود، این گونه از لباس ها را بر تن می کنند. برای مثال لباسهای سنتی خانمها در شهر کراکوف (Kraków)، از پیراهنی سفید رنگ با جلیقهای گلدوزی شده و پیشبند و دامنی گل گلی تشکیل میشود و آن را با پوتین بنددار و گردنبندی با مهرههای مرجانی سِت میکنند. همچنین خانمهای مجرد برای آرایش مو و سر، تاج گل به سر میگذارند و خانمهای متاهل، شال گردنی سفید رنگ را مانند کراوات گره میزنند.
لباس مردها هم شیک است و جلیقهای طراحی شده، شلواری راه راه و کلاهی مزین به تن میکنند. لباس های سنتی در فرهنگ این کشور تا آن اندازه مهم است که در این کشور موزه ای به نام موزه مردم شناسی در شهر ورشو وجود دارد که در بخشی از آن فقط لباس های سنتی این کشور به چشم می خورد. لباسهای سنتی، هنر فولکلور، سرامیکهای تزئینی و اشیای روزمرهای از گذشته های دور که جزو لاینفک فرهنگ لهستانی است، در این موزه در پایتخت لهستان به نمایش درآمده است.
لباس های سنتی دختران لهستانی
یکی از مهم ترین اختراعات مردم لهستان که از آن ها به یادگار باقی مانده، جلیقه ضدگلوله است. جلیقه های ضدگلوله معمولا از چند لایه ساخته شدهاند و میتوانند در برابر برخی سلاحها و قطعات پخش شده نارنجک دستی از شخص محافظت کنند. دو لهستانی به نامهای کازمیرز زگلن و ژان شزپنیک موفق شدند در سال ۱۸۹۷، جلیقه ضدگلوله را بسازند.
این جلیقه از جنس ابریشم که یکی از بادوامترین مواد آن دوران بوده ساخته شده و در سال ۱۹۰۶ میلادی، پادشاه اسپانیا در جریان ترور پاریس به دلیل استفاده از آن، از مرگ حتمی نجات یافت. گفتنی است، جلیقه ضدگلوله ممکن است با کلاه، سپر یا محافظ صورت بهطور همزمان استفاده شود؛ همچنین امروزه این جلیقه ها در انواعی شامل نرم، سخت، ویژه بانوان، ویژه سگهای پلیس و ضد ترکش وجود دارد.
لحظه تاریخی آزمایش اولین جلیقه ضدگلوله در لهستان
اردوگاه آشویتس بزرگترین و مجهزترین اردوگاه کار اجباری آلمان نازی بود که در طول اشغال لهستان توسط نازیها در شهر کراکوف ساخته و تجهیز شده بود. امروزه این مکان به یک موزه تبدیل شده است و عموم مردم میتوانند از آن بازدید کنند. این مجموعه، هزینهی ورودی ندارد اما اگر میخواهید با تاریخ جنگ جهانی دوم و اردوگاههای کار اجباری نازیها بهتر آشنا شوید و اطلاعات کاملی دریافت کنید، باید برای بازدید از این موزه از تورهای همراه با راهنما استفاده کنید. مردم لهستان به خاطر شرایط جهنمی این اردوگاه در زمان اشغال کشورشان، به آن لقب اردوگاه مرگ نیز داده اند. آشویتس شامل سه اردوگاه اصلی بوده است. اتاقهای گاز و کورههای آدم سوزی برای اولین بار در این اردوگاه بهطور وسیع راهاندازی شدند. این مجموعه اردوگاهها تقریبا در ۳۷ مایلی غرب شهر کراکوف لهستان، نزدیک به مرز آلمان و لهستان (پیش از جنگ) در سیلسیا قرار دارند.
منطقهای که آلمان نازی بعد از تهاجم و غلبه بر لهستان در ۱۹۳۹ میلادی به صورت موقت آن را ضمیمه خاک خود نموده بود. در مجموع نزدیک به یک میلیون و سیصد هزار نفر در خلال سال های جنگ جهانی دوم به دست قوای اس.اسِ آلمان نازی به فرماندهی سرهنگ «رودلف هوس» و همکارش دکتر یوزف منگله در این اردوگاه کشته شدهاند که بالغ بر ۹۰ درصد آنها را یهودیان تبعیدی و مابقی را زندانیان سیاسی لهستانی، اسرای جنگی شوروی، کولیهای اروپایی و سایر اسرای جنگی متفقین تشکیل میدادند. این اردوگاه در سال ۱۹۴۵ میلادی به وسیله نیروهای ارتش سرخ شوروی به فرماندهی ژنرال ژوکوف از دست قوای آلمان نازی آزاد گردید. شعار معروف آلمانی «کار شما را آزاد خواهد کرد» (ARBEIT MACHT FREI) به صورت یادگاری از آن دوران هنوز بر سر در معروف اردوگاه آشویتس، به جای مانده است.
اردوگاه کار اجباری آشویتس در شهر کراکوف لهستان
به مانند ما ایرانی ها که تمام شدن زمستان و فرا رسیدن بهار را با عید نوروز باستانی خود جشن می گیریم و به آن هم افتخار می کنیم، مردم لهستان نیز با سنت و آیین مختص به خودشان به استقبال بهار می روند. غرق شدن مارزانا (Drowning of Marzanna) مراسمی است که در لهستان برگزار میشود و غرق کردن مارزانا به معنی نابود کردن بدی و دفن کردن زمستان است و در مقابل نویدبخش بهار و شروعی تازه است.
مارزانا عروسکی سفید پوش است که لباس آن با رُبان و مهرههای مختلف آراسته میشود و داخل آن را با کاه پر میکنند. این عروسک، به نوعی نماد زمستان، مرگ، بیماری و گرسنگی است. در بسیاری از روستاها آن را خانه به خانه میچرخانند و سپس در برکه یا استخری غرق میکنند و در بعضی مناطق نیز به آتش میکشند. این مراسم آیینی در روزهای آغازین بهار و بین روزهای ۲۸ اسفند تا اول فروردین برگزار میشود.
مراسم سنتی غرق کردن مارزانا در کشور لهستان
پروژه ریزه (Project Riese)، اسم رمزی برای پروژه بزرگ ساخت و ساز نازی های آلمان در سال ۱۹۴۳ تا ۱۹۴۵ بود که متشکل از هفت تونل زیرزمینی در لهستان می شد. تونل هایی که هیچ کدام از آن ها، هرگز تکمیل نشدند. در هشتاد کیلومتری جنوب وروتسواف (شهری صنعتی در غرب کشور لهستان)، درست زیر کوه های جغد (the Owl Mountains)، یک مجتمع عظیم زیرزمینی و سیستم تونلی که توسط نازی ها ساخته شده است، قرار دارد. هدف اصلی ساخت این تونلها و همچنین اندازه اصلی آنها نیز، کماکان مشخص نیست، زیرا این مجموعه، هیچ وقت تکمیل نشد.
بیش از نه کیلومتر حفاری انجام شد، اما قبل از اینکه نیروهای اشغالگر نازی، توسط ارتش سرخ شوروی، به عقب رانده شوند، تنها یک بخش کوچک این تونلها، با آهن و بتن مستحکم شد. روزی قرار بود که این تونلها به عنوان مقر فرماندهی فرمانده کل ارتش نازیها، خدمت کند. البته برخی نیز بر این باور هستند که این تونلها قرار بوده به عنوان یک کارخانه تولید اسلحه زیرزمینی، استفاده شود.
کوههای جغد برای این منظور انتخاب شدند، زیرا سنگهای سخت آن، محافظت بیشتری برای این مجتمع زیرزمینی در مقابل نیروهای متفقین و حملات هوایی آنها، فراهم میکرد. اما سختی سنگها، همچنین مانعی بزرگ برای کندن تونلها و آهسته کردن مراحل کار بود. هزاران کارگر از کمپهای کار اجباری اتحادیه شوروی و لهستان، برای ساخت این تونل کمک کردند. آنها در شرایطی وحشتناک، با خستگی بسیار و شکم گرسنه، کار کردند. آمار مرگ و میر ناشی از بیماری، سوء تغذیه، خستگی زیاد، آثار خطرناک کار در زیرزمین و درمان زندانیان توسط نگهبانان آلمانی، بسیار بالا بود.
حدود پنج هزار کارگر از کمپهای کار اجباری، در جریان کار این پروژه، جان خود را از دست دادند. همه این هفت تونل در زیر کوه های جغد دارای طرح و شکلی مشابه هستند و سه مجموعه از این هفت مجموعه، هماکنون توسط شرکتهای خصوصی اداره میشوند و شما میتوانید از آنها بازدید کنید. فقط زمانی که وارد تونلها شوید، مقیاس غیر قابل باور این پروژه ساخت و ساز را متوجه خواهید شد. البته باید بدانید که کلمه ریزه (Riese) در آلمانی به معنای غول پیکر است.
پروژه ریزه در زیر کوه های جغد در کشور لهستان
ترکیبی از انواع گوشت، سبزیجات، غلات و رشته فرنگی، شاکله اصلی غذاهای این سرزمین را تشکیل می دهد. تنوع که از مشخصه های غذاهای لهستانی است ما را به سابقه تاریخی پر سر و صدای این کشور می کشاند. در لهستان استفاده از نوعی نودل خاص به نام kluski و غلاتی تحت عنوان kasha رواج دارد. در آشپزی این کشور از خامه و تخم مرغ زیاد استفاده میشود. پس زمینه اسلاوها و غذاهای مدرن لهستانی با نفوذ خارجی ها مخلوط شده و غذاهای خوشمزه و حتی باب میل گردشگرانی که به این کشور سفر می کنند، شده است.
این کشور همچنین با داشتن دریای بالتیک و منطقه مازوری که دو هزار دریاچه دارد، هیچ محدودیتی برای ماهی گیری و غذاهای دریایی خوشمزه ندارد. رول موپ های عید کریسمس (Christmas Eve Rollmops) با وجودی که اصلیتی آلمانی داشته ولی در فرهنگ غذایی کشور لهستان جایگاه ویژه ای دارد. از قدیم لهستانی ها در شب عید، ۱۲ عدد غذا درست می کنند که در آن ها نباید هیچ گوشتی وجود داشته باشد! البته وجود ماهی، اشکالی ندارد. یکی از این ۱۲ غذا، رول موپ است که در آن فیله های ماهی به شکل رول پیچیده و در وسط آن مواد خوراکی گذاشته می شود.
غذای محبوب دیگر این کشور دامپلینگ های خوشمزه آن است. دامپلینگها قطعات خمیر کوچکی هستند که با مواد مختلف پر میشوند و در کشورهای مختلف به شیوهها و با مواد مختلف تهیه میشوند. در لهستان عموما از گوشت، قارچ، کلم ترش، میوهها فصل مثل بلوبری، توت فرنگی و گیلاس، گندم سیاه، سیب زمینی پخته، پنیر و پیاز سرخ شده برای پر کردن دامپلینگها استفاده میکنند. سوپ مرغ هم از غذاهای رایچ دیگر این کشور مرکزی اروپا به شمار رفته و این سوپ را در روزهای سرد زمستانی میپزند. پخت آن بسیار ساده و سریع است.
معمولا آن را با نودل خانگی تهیه میکنند. مواد مورد نیاز برای تهیه این سوپ عبارت است از آب، گوشت مرغ، پیاز، تره فرنگی، کرفس، جعفری و کلم. برای طعمدار کردن غذا از نمک و فلفل استفاده میکنند. از غذاهای مهم دیگر این کشور می توان به پنکیک سیب زمینی که از پیاز رنده شده ، هویج ،سایر سبزیجات تهیه می شود و روی آن شکر یا خامه ترش می ریزند، Bigos که نوعی خورشت خوشمزه لهستانی است و ماکویک که شیرینی رولی محبوب لهستانی ها برای عید پاک وکریسمس است، می توان اشاره کرد.
رول موپ های عید کریسمس غذایی محبوب در لهستان
لهستان دارای جاذبه های گردشگری بسیاری در بخش های مختلف و البته عجیب ترین آن ها در نوع خود است. یکی از شگفتی های طبیعت این کشور که در دنیا منحصر به فرد بوده، جنگلی مرموز و کج مانند است. جنگل کج در شمال غرب کشور لهستان قرار گرفته است. تنه اکثر این درختان در قسمتی که از زمین بیرون آمده اند، ۹۰ درجه به سمت بالا و سمت شمال خم شده اند و بعد دوباره به حالت اولیه؛ مانند تمامی درختان جهان برگشته و به رشد خود ادامه داده اند.
به همین دلیل نام این جنگل به «جنگل کج» معروف شده است. با وجود تنه هایی با ظاهر شکل حرف c همه درختان به خوبی رشد کرده اند و این خم شدگی مانع رشد آن ها نشده است. بعضی از کارشناسان اعتقاد دارند که این درخت ها برای جلوگیری از آسیب به نوک، شاخه های جانبی و تنه شان به این شکل درآمده اند. این درختان خاصیت ارتجاعی داشته و جالب است بدانید که، هر اتفاقی که برای یک درخت در این جنگل افتاده، برای همه آن ها نیز تکرار شده است؛ چون همه آن ها تغییر شکل یکنواختی دارند.
عمر این جنگل ۸۰ سال بوده و به نظر می رسد اتفاقی که باعث شده ۴۰۰ درخت این جنگل به شکل امروزی دیده شوند، وقتی رخ داده که درخت ها حدودا هفت سال سن داشته اند. این به معنای آن است که قبل از این که جنگ جهانی دوم رخ بدهد، در این جنگل اتفاقی افتاده که سبب شده درختان این منطقه کج بشوند.
بسیاری معتقدند که یک فرآیند مکانیکی عمدی موجب خم شدن درختان شده است. همان طور که میدانید برای تولید مبلمان، آلات موسیقی و غیره میتوانیم عمدا چوب درختان را خم کنیم. اما در این بین عدهای از کارشناسان نیز معتقدند که در آن دوران، لهستان متحمل برف و کولاک سنگینی در کشور بوده است و این منطقه زیر فشار بارش برف شدیدی که باریده است، مانده و دلیلی بر کج شدن درختان در این جنگل شده است. هر دلیلی که باعث شده این جنگل در کشور لهستان به این فرم درآید، چیزی از زیبایی ها و مرموز بودن آن کم نمی کند و سالانه خیلِ زیادی از گردشگران برای تماشای آن به این منطقه از لهستان سرازیر می شوند.
جنگل کج در شمال غربی کشور لهستان
یکی از قصرهای باشکوه و زیبای کشور لهستان، قصری است که در در منطقه ویلانو در ورشو قرار دارد. قصر ویلانو که به عنوان گنجینه ملی لهستان از آن نام می برند، توانسته از جنگ های داخلی و دو جنگ جهانی جان سالم به در ببرد و یادآور روزگار لهستانِ قدیم در سال های قبل از قرن هجدهم باشد. در این قصر موزه ای دیدنی وجود دارد که از سال ۱۸۰۵ تا به حال میراث هنری و سلطنتی این کشور را در معرض نمایش قرار داده است.
در کاخ و محوطه ی باغ این قصر، رویدادهای فرهنگی و کنسرت های زیادی تشکیل می شود که شامل کنسرت های پادشاهی تابستانی در باغ رز و آکادمی بین المللی موسیقی است. این قصر عمارتی با معمای باروک است که در همان نگاه اول شما را مجذوب ظاهر خارق العاده اش می کند. ساخت این قصر باشکوه از سال ۱۶۷۷ شروع شد، یعنی همان زمانی که این منطقه به تصاحب پادشاه «ژان سوم سوبیسکی» رسید.
قصر ویلانو در ابتدا در اواخر قرن هفدهم برای پادشاه ژان سوم سوبیسکی ساخته شد و بعدها دیگر صاحبان کاخ آن را بزرگ و بزرگ تر کردند. در معماری این قصر گوشه هایی از معماری مسکونی باروک به نمایش در آمده با طراحی کاملا اصیل که ترکیبی از هنر اروپایی و رسم و رسومات معماری لهستانی ست. به غیر از هنرهای اروپایی و شرقی ای که در این موزه به نمایش در آمده در بخش مرکزی این قصر یادبودی برای پادشاه ژان سوم سوبیسکی و گذشته باشکوه ملی اش در نظر گرفته شده است.
از همان زمانی که این کاخ ساخته شد در بیرون آن باغی سرسبز وجود داشت در ابتدا این باغ به شکل باغ های باروک ایتالیایی بود: باغی به شکل نیمدایره که در سمت شرق آن قصری باشکوه قرار داشت. این باغ در ابتدا از دو باغ بالایی و پایینی تشکیل شده بود: باغ بالایی بر روی تراس بود و دو آلاچیق به شکل فانوس هم در گوشه های آن بودند. اگر گذرتان به لهستان و پایتخت آن شهر ورشو خورد، دیدن این قصر باشکوه را به هیچ وجه از دست ندهید.
قصر ویلانو در منطقه ویلانو در پایتخت لهستان